سلام خدمت دوستان و عاشقان مولا علی (ع) از انکه توانستم بعد از چند ماه این وبلاگ را راه بیندازم خوشحالم واز شما عزیزان خواهشمندم که مطالب خودتون را برایم ارسال کنید تا با نام خودتان در این وبلاگ نوشته شود تا شما هم در این ثواب شریک باشید
قسمتى از خطبهاى است که امام على « ع » براى مردم ایراد کرده است :
اى بندگان خدا ، بدانید بر شما دیدهبانانى از خودتان [ 1 ] و جاسوسهائى از اعضایتان و نگهبانان راستگوئى که اعمال شما و شماره نفسهایتان را حفظ مىکنند ، گماشته شده است . تاریکى شب تار ، شما را از آنان نمىپوشاند ، و درب بزرگى که محکم بسته شده شما را از آنها پنهان نمىکند . راستى فردا به امروز نزدیک است .
امروز با هر چه در آن است مىگذرد و فردا از پى آن فرا مىرسد . گویا هر یک از شما به منزل تنهائى خود از زمین رسیده است . شگفتا از خانه تنهائى و سراى وحشت و جاى بى کسى و غربت
[ 1 ] منظور از دیدهبان ، وجدان است که نگهبان و پنددهنده پنهانى انسان است و هرگز از توجه دادن آدمى غافل نیست و در تخدیر و ترساندن خطا نمىکند .
کسیکه بتو گمان نیک برد گمانش را تصدیق کن .
هرگز به سخنى که از دهان کسى خارج شده و تو احتمال نیکى در آن میدهى ، گمان بد مبر .
سزاوارترین مردم به گذشت ، کسى است که در کیفر رساندن از همه تواناتر باشد .
هیچ کار زشتى بدتر از دروغ نیست .
دروغگو با اینکه در امان است خود را مىترساند .
نشانهى ایمان آن است که راستى را آنجا که بتو زیان مىرساند ، بر دروغ جائیکه براى تو سودمند است ، ترجیح بدهى .
دروغگو با مرده یکسان است ، زیرا برترى زنده بر مرده بواسطهى اطمینان به او است ، پس اگر سخن وى مورد اعتماد نبود ، حیاتش بىاثر است .
هیچ شمشیر برندهاى در دست شجاع ، ارزندهتر از راستى نیست .
وجدان من گرو سخنانى است که مىگویم .
مبادا کسى که سپاس احسان تو را نمىکند ، تو را به نیکى بىرغبت سازد .
خوبى و اهل آن را جستجو کنید و بدانید که کنندهى خوبى ، بهتر از خوبى و کننده بدى ، بدتر از بدى است .
کسیکه کار زشت را نیکو بشمارد در آن شریک خواهد بود .
هرگاه خواستى سرشت کسى را بشناسى ، با او مشورت کن ، زیرا در مشورت ، از عدالت و ستم و خوبى و بدى او آگاه میشوى .
عذر کسى را که از تو پوزش خواسته بپذیر و تا مىتوانى بدى را بتأخیر انداز .
اگر بردبار نیستى خود را به بردبارى وادار کن ، زیرا کم کسى است که به جمعیتى شبیه شود و بزودى از زمره آنان نشود .
پاداش کسى که ترا شاد کرده این نیست که با او بدرفتارى کنى .
کسیکه گناه بر او پیروز شود ، پیروز نیست .
و کسیکه به سبب بدى غلبه یابد شکست خورده است .
کسیکه بدخلقى کند خویشتن را معذب ساخته است .
براى آسایش و نعمت ، خوشخوئى کافى است .
هرگز وعدهاى مده که بر اثر کمى اعتماد به خود ، آن را کوچک بشمارى ، و در صورتیکه سرازیرى ناهموار باشد ، به سربالائى هموار مغرور مشو .
رحم کن تا بتو رحم کنند . سخن نیک بگو تا ترا بخوبى یاد کنند .
از غیبت دورى کن ، زیرا بدگوئى مردم ، نان خورش سگهاى دوزخ است .
مولا امیر المؤمنین پس از مراجعت از صفین در منطقه «حاضرین»این نامه را براى فرزندش نوشت.
«خوانندگان ارجمند توجه داشته باشند که بعضى عبارات حضرت امیر المؤمنین علیه السلام جنبه ارشادى براى سایرین دارد و امام مجتبى علیه السلام مخاطب ظاهرى مىباشد.»
از طرف پدرى که در آستانه مرگ است و به گذشت زمان اعتراف دارد و عمر خود را پشت سر گذاشته و تسلیم حوادث روزگار است و نکوهش کننده دنیا و عازم به محل سکونت مردگان مىباشد و فردا از دنیا کوچ مىکند. به فرزندى آرزومند چیزى که به دست نمىآید. به راهى مىرود که به نیستى ختم مىگردد. فرزندى که هدف بیماریها و در گرو گذشت زمان است. تیر بلا به سوى او پرّان و خود بنده گوش به فرمان دنیا است، تاجر غرور و مدیون مرگهاست. اسیر مرگ و هم قسم اندوهها و همنشین غمها و نشانه آسیبها و زمینخورده شهوات و جانشین مردگان است. اما بعد: دانستیم آنچه را از پشتکردن دنیا به من و سرکشى روزگار علیه من و روى آوردن آخرت به من مىباشد چیزى که مرا از یاد جز خویش و کارى جز در باره آنچه به دنبال من است باز مىدارد. غیر از این که این به بعد فکر و ذهن من تنها در باره خودم خواهد بود و نه مردم، بنا بر این اندیشه و فکرم در برابرم قرار گرفت و مرا از پیروى هواهاى نفسانى برحذر داشت، و مرا به کارى خالص و درست واداشت و مرا به تلاش و جدّیتى رسانید که بازى و شوخى در آن راه ندارد و به صداقتى سوق داد که دروغ در آن وجود نخواهد داشت.
لیست کل یادداشت های این وبلاگ